ایرج حسابی، دکترای علوم سیاسی و پسر مرحوم دکتر محمود حسابی گفت: دکتر حسابی در سال ۱۳۰۴ به ایران آمدند؛ مسئولان آن زمان برای آن که یک انسان درس خوانده را از خود دور کنند به او میگویند تا نقشه سراسری راه بوشهر و بندر را بکشد و راه سراسری خلیج فارس را بسازد. این مسئله در آن زمان بدترین ماموریت ممکن به حساب میآمد.
وی افزود: پروفسور حسابی میگفتند در آن زمان پس از شش ماه حضور در بوشهر متوجه شدند برای آشامیدن آب در آنجا، ابتدا میبایست آب را در جوراب ریخت تا کرمها و تخم کرمهای موجود در آب گرفته شوند. همچنین در آنجا ناچار بودند تا برای خارج کردن کرمها از بدن از چوب کبریت استفاده کنند. پروفسور حسابی از بالاترین سطح تحصیلات به ایران بازگشته بودند با چنین شرایطی مواجه شدند. تنها علتی که ایشان کار در ایران را ادامه داند علاقه قلبی به کشور بود چرا که از کودکی عشق خدمت در وطن درون دکتر حسابی شکل گرفته بود.
او ادامه داد: آن زمان سواد در ایران آنقدر کم بود که مردم برای محاسبه متراژ از معیار پرشهای آهو استفاده میکردند؛ زمانی که پروفسور حسابی شرایط را مشاهده کردند، در زیرزمین سازمان دارایی کوره ریختهگری درست میکنند و متر و کیلو را به بازار وارد کردند تا فرهنگ و علم کشور را توسعه دهند.
حسابی افزود: دکتر حسابی به تنهایی عرض جغرافیایی را با کمترین امکانات ممکن محاسبه کردند و سپس با گرینویچ مذاکره داشتند تا ساعت را در ایران مشخص کنند. مسئولان گرینویچ به دلیل احترام بالای پروفسور حسابی، دو مسئول را به ایران میفرستند و در نهایت زمان ساعت در ایران ثبت میشود.
وی افزود: پروفسور حسابی تعریف میکردند؛ زمانی که دانشگاهها تاسیس شد مردم به دلیل فرهنگ ناقصی که وجود داشت سینهزنی برای امام حسین و سفره هفتسین انداختن برای نوروز را کوچک میشمردند؛ پروفسور برای ایجاد دلبستگی بین مردم یک جامعه مراسمی را برای بزرگداشت نوروز برگزار میکنند و از یک قاری قرآن دعوت میکنند در آن حضور پیدا کند. این مراسم با قرائت قرآن آغاز شد و سپس پروفسور حسابی سخنرانی خود را آغاز کردند.
او اظهار داشت: دکتر حسابی مراسم و تاریخ ایران را بسیار با ارزش میدانستند و در حفظ آنها تلاش داشتند؛ او فلسفه تمامی اعیاد ایرانی مانند شب یلدا، عید نوروز و مراسم دیگر مانند چهارشنبه سوری را از سالیان پیش میدانستند. ما نیز باید این اعیاد را بزرگ بشماریم؛ فرهنگهای غربی زمانی که به قدرت رسیدند نخواستند تا فرهنگ ایرانی شب یلدا را با خود به همراه ببرند در نتیجه تصمیم گرفتند تا تولد حضرت عیسی را بهانه کنند و در تاریخی که ما یلدا را جشن میگیریم آنها هم عیدی داشته باشند. متاسفانه ما از فلسفههای عیدها مطلع نیستیم.
حسابی اظهار کرد: دکتر حسابی عادت داشتند به کشورها و شهرهای مختلف که میرفتند دونههای درختان مختلف را در کیف خود که خاک داشت میکاشتند و آنها را به ایران میآوردند. ایشان همچنین تخم پرندگان را با خود به ایران میآوردند در نتیجه اکنون در خانه قدیمی او چندین نوع درخت و پرنده وجود دارد.
وی اظهار داشت: پروفسور حسابی باور داشتند قصه و داستان خواندن در ذهن انسانها و به خصوص کودکان تاثیر بسیاری میگذارد و میتواند در ثبت تجربه در ذهن و همچنین پرورش خلاقیت کمک کننده باشد.