میرعون موسوی، دکترای روان شناسی سلامت و عضو هیت علمی دانشگاه چهارشنبه بیستوهشتم دی ماه به استودیوی صبح پارسی آمد و درباره سبک زندگی صحبت کرد.
ایشان گفت: سازمان بهداشت جهانی، سلامت را برخورداری از آسایش کامل در ابعاد جسمی، روانشناختی، اجتماعی و معنوی میداند؛ بعد جسمی سلامت به معنای کارکرد ایدهآل تمامی سلولها باشد. ما باید در ابتدا از سلامت سلولی خود مطلع باشیم و سپس در جهت ارتقای آن تلاش کنیم.
وی در ادامه اظهار کرد: در حوزه روانشناختی نیز باید به روابط، ساختارها، باورها و هر آنچه در ذهن ما است توجه کنیم. در بعد اجتماعی نیز باید به ارتباطات اجتماعی خود در جمع توجه کنیم. ما باید بدانیم که تکامل انسان در جمع اتفاق میفتد. این در حوزه سلامت معنوی نیز وجود دارد؛ ما اگر بتوانیم سلامت را در تمامی ابعاد به جز بعد معنوی داشته باشیم نمیتوانیم به آسایش کامل برسیم.
او افزود: به دنبال تحقیقات صورت گرفته بر روی خودکشی و افسردگی انسانها و مشکلات جوامع غربی، محققان به اهمیت بعد معنوی زندگی پی بردهاند. انسانیت و حسن نیت افراد در روابط از معنویت میآید و به همین دلیل افراد باید این بعد را در زندگی داشته باشند.
دکتر موسوی درباره امکان کسب سلامت کامل گفت: بر اساس تحقیقات سازمان جهانی بهداشت، هیچ انسانی وجود ندارد که به طور کامل از سلامت برخوردار باشد چرا که رسیدن به ۱۰۰ درصد سلامتی در تمامی ابعاد غیرممکن است. با این حال تمامی ما تلاش داریم سلامت بیشتری کسب کنیم.
وی درباره شناخت ابعاد مختلف اظهار داشت: هر انسانی که تمامی ابعاد مورد نظر خود را بشناسد میتواند هویت خود را درک کند و در جهت بهبودش تلاش کند. اولین چیزی که باید به آن توجه کنیم خودشناسی است؛ وقتی خود را خوب بشناسیم، شخصیتی کسب میکنیم که میتوانیم در ارتباطات اجتماعی از ان به نحو احسن استفاده کنیم. افراد باید شخصیت خود را پیدا کنند و برای این کار میتوانند از تمامی نکات زندگی خود استفاده کنند.
او در پایان افزود: ما برای معرفی کردن خود از ویژگیهای متفاوتی را مطرح میکنیم که در زیرشاخه ابعاد فردی وجود دارند؛ برای مثال شغل ما در زیرشاخه اجتماعی قرار دارد. پس از بررسی ویژگیها و شناخت فردی، نیاز است که به بررسی حلقه ارتباطی با همسر پرداخت. پس از آن نیز حلقه فرزندان قرار دارد که به طور کلی خانواده را شکل میدهد. حلقه بعدی آن خانواده خود و همسر میشود. در آخر نیز حلقه دوستان و بستگان و سپس حلقه جامعه وجود دارد.
حلقهها به ما کمک میکند تا خود را بیشتر بشناسیم چرا که ما و هر کدام از حلقهها منحصر به فرد هستیم؛ گرفتن ویژگیها از خود و حلقهها باعث میشود تا ما نیز منحصر به فرد باشیم. همانطور که یک فرد منحصر به فرد است، خانواده آن فرد نیز منحصر به فرد است چرا که از افرادی خاص تشکیل میشود.