مختار سائقی، بازیگر، بیست و پنجم اسفند به استودیوی شبکه جام جم حضورآمد و با مجریان برنامه شب روشنی گفتگو کرد.
آقای سائقی صحبتهایش را از خانواده شروع کرد و گفت: من سه پسر، یک دختر، دو عروس و چهار نوه دارم. یکی از نوههایم در زمینه تحصیلی بسیار موفق و دیگری شاهنامهخوان است. خوشبختانه خانواده پرجمعیت و با استعدادی داریم و من از این موضوع بسیار خوشحال هستم.
وی افزود: آخرین کار من سریالی به کارگردانی آقای دهنمکی است که اکنون در حال پخش از شبکه دو سیماست. جالب اینجاست که من حدود ۲۰ سال است که نیکوتین را کنار گذاشتهام، اما هنوز هم پیشنهاد نقشآفرینی اشخاص خلافکار یا معتاد به من سپرده میشود! با اینکه فاصله من از این شخصیتها بسیار است، اما به خوبی میتوانم نقش آنها را بازی کنم.
آقای سائقی در مورد مسیر حرفهای خود گفت: من کار هنری خود را قبل از انقلاب شروع کردم. در همان زمان در جشنواره فیلم جوان شرکت کردم و رتبه اول را به دست آوردیم. از سال ۶۱ با فیلم ریشه در خون فعالیت خود را به عنوان بازیگر سینما شروع کردم. این فیلم بهانهای برای حضور متعدد من در فیلمهای آقای الوند شد.
وی در ادامه گفت: در کتاب فرهنگ بازیگران ایران، نام من با عنوان بازیگر نقشهای کوتاه آورده شده است. گویا از ابتدا مشخص بود که بازیگری شغل اصلی من نخواهد بود. از همان ابتدا به کار دستیار صحنه مشغول شدم. آقای خسرو شکیبایی توانایی و استعداد من را در زمینه طراحی صحنه و لباس شناسایی کرد و من بعد از آن به سمت همین کار رفتم.
سائقی اظهار کرد: من افتخاری دستیاری افراد به نامی مانند آقای رامینفر، آقای مجید میرفخرایی و آقای کیهان مرتضوی را داشتم. به همین دلیل تحربه ۳۰ پروژه دستیار صحنه و ۲۵ کار طراحی صحنه و لباس را دارم.
وی در خصوص نقاشی خود برای خسرو شکیبایی اظهار کرد: آقای شکیبایی به قدری بزرگوار بود که به موقعیت انسانها اهمیت نمیداد و به قلب آنها رجوع میکرد. یک بار ایشان به خانه ما آمدند و نقاشی من روی کوزههای ترشی را دیدند. همانجا از کار من خوششان آمد و از من خواستند که چهره ایشان را نقاشی کنم. با افتخار قبول کردم اما متاسفانه هیچگاه فرصت نشد که نقاشی را تقدیم ایشان کنم. ایشان حتی باعث عضویت من در انجمن بازیگران شدند و انسان بسیار بزرگی بودند.
آقای سائقی در مورد خاطرات کودکی خود گفت: قشنگترین خاطرات ما در دوران کودکی جا ماند. زمانی که میخواستیم لباس عید خود را بپوشیم، مادرم چادرش را روی زمین پهن میکرد. هنوز هم ذوق آن دوران را به یاد دارم. بوی شیرینی و آجیل به قدری خوشحالمان میکرد که کاملا آمدن بهار را حس میکردیم. متاسفانه چندین سال است که حال و هوای عید برایم متفاوت است و برای آن ذوقی ندارم.
وی در پایان افزود: به عقیده من، عید برای بچههاست. برای کسانی که هنوز رنگ ریا را ندیدهاند. لذا من با نزدیک شدن عید بیشتر از خودم، برای نوههایم خوشحال هستم که حال و هوای عید را به گونهای دیگر تجربه میکنند.
اطلاعات بیشتر درباره «شب روشنی» و مهمانهای برنامه هر روز در فضای مجازی به نشانی @jjtvnir بارگذاری میشود.