فاطمه هوشینو، اسلامپژوه، یازدهم فروردین میهمان شب روشنی شد.
خانم هوشینو در مورد نوروز گفت: من ۱۰ مارس از ژاپن به ایران پرواز داشتم. چند روز پیش دقیقا ۱۴ سال شد که من در ایران هستم. در آن زمان برای اولین بار عید نوروز را تجربه کردم. سال نو در ژاپن در اوج سرماست، اما در ایران حس تازگی و سرزندگی در انسان شکل میگیرد. من نوروز را از همان ابتدا برای آینده خود در ایران به خوش یمنی گرفتم.
وی در مورد مسلمان شدن خود گفت: دین من بودا بود. با این حال همواره سوالهایی بنیادین ذهن من را درگیر میکرد و برای یافتن پاسخ آنها بسیار کنجکاو بودم. در همان زمان بود که از طریق تبلیغات غالبا منفی رسانههای ژاپن با اسلام آشنا شدم. روزی برایم سوال شد که اصل اسلام چیست و به همین دلیل با مطالعه قرآن و چندین کتاب در مورد اسلام، اطلاعات خود را گسترش دادم.
وی اظهار داشت: در طول مدتی که در مورد اسلام تحقیق میکردم به زیبایی آن پی بردم. اسلام برای همه سوالات انسان پاسخی دارد با ادیان دیگر بسیار متفاوت است. من پاسخ تمام سوالات خود را در قرآن یافتم. بعد از آن با بیش از یک سال مطالعه فهمیدم که دین اسلام سبک زندگی کاملی را به انسان نشان میدهد تا بذر فطرت به شکوفایی برسد.
او در ادامه گفت: در مسیر مسلمان شدن من همواره نگرانیهایی از قبیل اینکه پدر و مادرم من را ترک کنند، دوستانم من را مسخره کنند یا اینکه موقعیت اجتماعی خود را از دست بدهم وجود داشت. با این حال من ترس را کنار گذاشتم و به اسلام ایمان آوردم.
خانم هوشینو در مورد شرایط سخت مسلمان بودن در کشور خود گفت: من به اسلام روی آوردم و از همان موقع حجاب بر سر گذاشتم. متاسفانه در برخی نقاط ژاپن حجاب داشتن به هیچ عنوان برای مردم معمول نیست و به همین دلیل مورد تمسخر قرار میگرفتم. با این حال من هیچگاه از تصمیم خود پشیمان نشدم، چرا که روی آوردن به اسلام باعث شد که درد درون من درمان شود. گویی بهترین پزشک را پیدا کرده بودم.
وی در ادامه گفت: زمانی که متوجه شدم که خداوند بینیاز مطلق است، فهمیدم که همین بینیاز مطلق میتواند تنها خیرخواه مطلق من باشد. به همین دلیل بود که تصمیم گرفتم همه جوره از او اطاعت کنم، چرا که میدانم او خیر من را میخواد.
خانم هوشینو در مورد چالشهای مسلمان شدن خود اظهار داشت: مادر و پدر من به شدت با مسلمان شدن من مخالف و همواره نگران آبروی خود در شهر بودند. مادر من به شیوههای مختلف تلاش داشت تا من را از تصمیمی که گرفتم منصرف کنم. او حتی سعی کرد که من را مجاب به ازدواج با یک پسر ژاپنی کند تا فکر اسلام از سرم بیرون بیاید. با این حال من همواره به تصمیم خود پایبند ماندم.
ایشان در پایان در مورد جذابیتّهای دین اسلام برای خود گفت: یکی از اولین آداب اسلامی که من با آن آشنا شدم، سلام و درود اسلامی بود. برای من بسیار جالب بود که «السلام علیکم» همزمان یک درود و یک دعاست. به این شکل مسلمانان سلامتی را برای یکدیگر آرزو میکنند. این برای من بسیار جذاب و زیبا بود. از طرفی وقتی که برای اولین بار روزه گرفتم، احساس میکردم با این روزه گرفتن به دیگر مسلمانان جهان متصل شدم. یعنی در عین حال که خود را تنها میدیدم، میدانستم که عمیقا تنها نیستم.
اطلاعات بیشتر درباره «شب روشنی» و مهمانهای برنامه هر روز در فضای مجازی به نشانی @jjtvnir بارگذاری میشود.